Web Analytics Made Easy - Statcounter

سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی به خوبی می‌تواند دغدغۀ حرکت به سوی تحول علوم انسانی را در دانشجویان به وجود آورد و از هم‌اکنون آنها را در این مسیر قرار دهد.

سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی نهادی انقلابی و علمی است که با تلاش و ممارست جهادگونۀ کارکنان خدوم آن مجموعۀ ارزشمند، توانسته است نقش خود را در ساماندهی مطلوب و ارتقای مشارکت دانشجویان دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی کشور در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، علمی، صنفی و فوق برنامه به شایستگی ایفا کند و در سایۀ رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، روزبه‌روز موفق‌تر و شکوفاتر باشد و با برخورداری از بدنۀ دانشجویی متعهد، خلاق، دغدغه‌مند، خودباور و مسئولیت‌پذیر در کشور، در اعتلای فرهنگ ایران اسلامی و نوآوری، پیشرفت و رفع چالش‌ها و نیازهای علمی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به صورت مؤثر در فرآیند جامعه‌پذیری دانشجویان تلاش و مشارکت کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به مناسبت بیست و چهارمین سالروز تشکیل این سازمان، نکاتی را دربارۀ تحول علوم انسانی و حرکت به سمت علوم انسانی اسلامی ــ و به تعبیر ما علوم انسانی حِکمی ــ به اختصار بیان می‌کنم.

علوم انسانی در یک تقسیم‌بندی به سه دسته تقسیم می‌شوند: ۱. علوم مبنایی؛ ۲. علوم کرداری؛ ۳. علوم کاربردی. علوم مبنایی مانند فلسفه، عرفان نظری، قرآن‌شناسی و حدیث‌شناسی، علومی هستند که مبانی و زیرساخت علوم انسانی اسلامی را از آنها باید به دست آورد. علوم کرداری مانند فقه، اخلاق و عرفان عملی، علومی هستند که به رفتار انسان مربوط می‌شوند. علوم کاربردی علومی مانند اقتصاد، مدیریت، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و علوم تربیتی هستند که به آنها علوم رفتاری – اجتماعی نیز می‌گویند.  

علوم مبنایی، یعنی علومی مانند فلسفه، عرفان، قرآن و حدیث به دو روش تحصیل می‌شوند: ۱. روش استدلال؛ ۲. روش استنباط. ما در بحث‌های فلسفی و عرفانی، بیشتر به روش استدلال و در بحث‌های قرآن‌شناسی و حدیث‌شناسی به روش استنباط و اجتهاد نیاز داریم. البته در عرفان اسلامی، هر دو روشِ استدلال و استنباط نیاز است. نکتۀ مهم اینکه در این روزگار، علوم مبنایی پیوندی با موضوعات جدید، مانند فرهنگ، تمدّن و تکنولوژی پیدا کرده‌اند.

فلسفه‌های مضاف مانند فلسفۀ فرهنگ، فلسفۀ تمدّن و فلسفۀ تکنولوژی، حاصل همین پیوند است. به‌عبارت‌دیگر، فلسفۀ محض در حال توسعه یافتن به فلسفه‌های مضاف است. ما امروزه علاوه بر فلسفۀ محض، به فلسفه‌های مضاف نیز نیاز داریم. ساختار آموزشی حوزه در تعمیق بخشیدن به فلسفۀ محض، ساختار مناسبی است، اما ساختار آموزشی دانشگاه برای توسعۀ فلسفۀ محض به فلسفه‌های مضاف، پاسخگوییِ بهتری دارد. این مطلب دربارۀ مباحث قرآنی، حدیثی و عرفانی نیز صادق است.

دستۀ دوم علوم، علوم کرداری یا علوم رفتاری مانند فقه، اخلاق و عرفان عملی است؛ یعنی علومی که جنبۀ عملی و عملیاتی دارند. اگر بخواهیم فقه را با عرصه‌های جدید درگیر کنیم و فقه‌های مضاف، فقه‌های مقیّد یا فقه‌های خاص را مطرح سازیم، به دانشگاهیان نیاز خواهیم داشت؛ می‌توان گفت که مثلاً فقهِ رسانه یک دانش میان‌رشته‌ای است و امکان‌پذیر نیست که این علم بدون علوم حوزوی و دانشگاهی به نتیجه برسد؛ بعنوان مثال موفقیت حوزۀ علمیۀ قم در تحقیقات فقه پزشکی نسبت به فقه‌های دیگر به این دلیل است که جمعی از پزشکان متخصّص ساعت‌ها، روزها، ماه‌ها و سال‌ها با فقها جلسات بحثی و فقهی داشته‌اند تا چیستیِ «مرگ مغزی»، «پیوند اعضا»، «تلقیح و لقاح مصنوعی»، «رحم اجاره‌ای» و مانند اینها معلوم شود؛ یعنی بحث و گفتگوهای فراوانی صورت گرفته تا فقیه موضوع را بشناسد و بتواند با روش اجتهاد حکمش را شناسایی و استنباط کند.

اکنون مهم‌ترین دغدغۀ نظام جمهوری اسلامی ایران، تحوّل و اسلامی‌سازی علوم اجتماعی است و بحث اصلی دربارۀ علوم کاربردی، یعنی علوم رفتاری – اجتماعی، مانند اقتصاد، جامعه‌شناسی، مدیریت، علوم سیاسی، روان‌شناسی و علوم تربیتی است که تعبیر «علوم اجتماعی» را برای آنها به کار می‌بریم. علوم اجتماعی در دنیای کنونی سه فعالیت اصلی را انجام می‌دهند که عبارت است از: ۱. توصیف انسان مطلوب؛ ۲. توصیف انسان محقّق؛ ۳. تغییر انسان محقّق به انسان مطلوب. این سه فعالیت در همۀ رشته‌های علوم اجتماعی وجود دارد.  

توصیف انسان مطلوب را علوم مبنایی و نیز علوم کرداری در اختیار ما قرار می‌دهند. علوم مبنایی مانند فلسفه، عرفان نظری، علوم قرآنی و علوم حدیثی است و علوم کرداری علومی مانند فقه، اخلاق و عرفان عملی را شامل می¬شود که مجموعۀ این علوم از انسان کامل و انسان ایده‌آل بحث می‌کنند و ما با استفاده از آنها می‌توانیم انسان مطلوب جامعه را که همان انسان مطلوب متعارف است، بشناسیم؛ یعنی ما در شناخت انسان مطلوب، به دنبال انسان کامل نیستیم؛ چرا که «انسان کامل» در عرفان و فلسفه بحث می‌شود، اما در علوم اجتماعی، انسان مطلوب متعارف و به ¬عبارت دیگر، انسان هنجار، جامعۀ هنجار، رفتار هنجار، سازمان هنجار و مانند اینها محل بحث می‌باشد.

بنابراین، در توصیف انسان مطلوب، به علوم مبنایی و کرداری نیاز است که از روش‌های اسنادی، استنباطی و استدلالی استفاده می‌کنند، اما نکتۀ مهم این است که علوم مبنایی و کرداری، مانند فلسفۀ محض یا فقه محض، برای توصیف انسان مطلوب کافی نیستند، بلکه قطعاً به فلسفه و فقه‌های مضاف نیز نیاز است و نهادی که می‌تواند از فلسفۀ محض و فقه محض برای تولید و توسعۀ فلسفه و فقه‌های مضاف، مقیّد و خاص کمک بگیرد، دانشگاه است؛ بنابراین، برای توصیف انسان مطلوب، سازمان مطلوب، جامعۀ مطلوب، انسان اقتصادی مطلوب و رفتار مطلوب علاوه بر نیازمندی به فلسفه و فقه محض، به فلسفه و فقه‌های مضاف نیز نیازمندیم.  

دومین فعالیت و یکی از مهمترین وظایف علوم اجتماعی، توصیف جامعه و انسان محقّق است؛ مثلاً تحقیقات دربارۀ «ارتباط عرضه و تقاضا» یا «ارتباط قدرت دولت و آزادی مردم» یا «ارتباط درآمد و مصرف» و مانند اینها، در همین راستاست.

این تحقیقات، تحقیقاتی تجربی است و با کار میدانی و روش‌های آماری به دست می‌آیند؛ یعنی بعنوان مثال برای کشف «عوامل خودکشی»، «عوامل طلاق» و «عوامل گرایش به عبادت در شب‌های قدر» باید به دلِ جامعه رفت و جامعه را مطالعه کرد و تحقیقات میدانی را انجام داد؛ بنابراین، توصیف انسان محقّق، بدون تجربه و تحقیق میدانی و آماری ممکن نیست و متولّی این امر نیز نهاد دانشگاه است.

 سومین فعالیت علوم اجتماعی، تغییر انسان محقق به انسان مطلوب است. اصولاً «تغییر» از مؤلّفه‌های علم مدرن است. یکی از تفاوت‌های علم مدرن با علم پیشامدرن این است که علوم پیشامدرن علم را برای علم می‌خواستند، اما علم در دوران مدرن، فقط برای شناخت نیست، بلکه آن را برای تغییر طبیعت و تغییر انسان می‌خواهند؛ یعنی مثلاً بعد از شناخت انسان، علم به دنبال این است که انسان را چگونه به هدف و مطلوبی تغییر دهد که آن ایدئولوژی تعریف کرده است؛ زیرا انسان مطلوبِ ایدئولوژی لیبرالیسم، سوسیالیسم، فمنیسم، نازیسم، فاشیسم و دیگران با یکدیگر متفاوت است و هریک از آنها انسان مطلوب خاصّ خود را دارند.

در بحث تبدیل و تغییر انسان محقّق به انسان مطلوب، پای بایدها و نبایدها به بحث باز می‌شود. علومی که بایدها و نبایدها را در حوزه‌های اسلامی تأمین می‌کنند عبارتند از: ۱- فقه؛ ۲- اخلاق؛ ۳- عرفان عملی.

 ازآنجاکه تغییر انسان محقّق به انسان مطلوب ناظر به یک موضوع خاص است، در اینجا اخلاق و فقه‌های مضاف کاربرد دارند؛ مثلاً فقهِ توسعه بایدها و نبایدهای تغییرات توسعه را باید ارائه دهد؛ فقهِ فرهنگ باید به بحث فرهنگ بپردازد؛ فقهِ رسانه بایدها و نبایدهای تغییر رسانۀ موجود را باید مشخص کند و فقهِ فضای مجازی هم بایدها و نبایدهای تغییر فضای مجازی محقق به فضای مجازی مطلوب را باید در پیش روی ما قرار دهد؛ بنابراین، در اینجا، فقهِ محض کافی نیست، بلکه فقه‌های مضاف نیز لازم هستند. بنابراین، اگر بخواهیم بایدها و نبایدهای فقه، اخلاق و عرفان عملی‌های مضاف اجرا شوند، باید تبدیل به حقوق شوند و نهادی که نظام فقهی را به نظام حقوقی تبدیل می‌کند، دانشگاه است.

از آنجا که ما نمی‌توانیم ساختارها را به سرعت تغییر دهیم، به شدّت نیازمند این امر هستیم که هریک از دانشجویان یا طلاب از هم‌اکنون جهت داده شوند و جهت‌مند حرکت کنند تا بعد از اتمام تحصیلات، در یک موضوع خاص وارد شوند؛ مثلاً دانشجویی که دکتری خود را به اتمام رساند، یا طلبه‌ای که اجتهاد متجزّی در فقه را به دست آورد، در یک موضوع وارد شوند و دربارۀ فلسفه، فقه و اخلاق آن موضوع، کار پژوهشی و تحقیقاتی انجام دهند و سپس به‌مرور کارهای آموزشی را آغاز کنند تا رشته‌های آموزشی آن موضوع شکل گیرد، زیرا همیشه آموزش بعد از پژوهش است. سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی به خوبی می‌تواند در این عرصه پیشقراول باشد و ایفای نقش کند و دغدغۀ حرکت به سوی تحول علوم انسانی را در دانشجویان به وجود آورد و از هم‌اکنون آنها را در این مسیر قرار دهد.  

اینجانب ضمن تشکر از همه زحمتکشان سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی، بیست و چهارمین سالروز تشکیل آن سازمان ارزشمند را تبریک و تهنیت عرض کرده و از خداوند متعال سلامتی و توفیقات روزافزون در جهت دستیابی به اهداف آن سازمان را که ایجاد زمینه برای کشف، شکوفایی و اعتلای استعدادهای اجتماعی، سیاسی، هنری، علمی و فرهنگی دانشجویان و ارتقای همکاری و مشارکت آنان در زمینه‌های فوق‌الذکر می‌باشد، مسألت دارم.

  منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: عبدالحسین خسروپناه ، جهاد دانشگاهی ، علوم اجتماعی

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: عبدالحسین خسروپناه جهاد دانشگاهی علوم اجتماعی سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی اخلاق و عرفان عملی بایدها و نبایدهای توصیف انسان مطلوب تحول علوم انسانی ق به انسان مطلوب فلسفه های مضاف فقه های مضاف علوم اجتماعی علوم مبنایی فلسفه و فقه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۸۷۸۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معلم خط اول تحول در تعلیم و تربیت و میراث‌دار انبیا در انسان‌سازی

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - علی ستاری: طبق پژوهش‌های انجام شده دوران آموزش‌پذیریِ انسان‌ها از مرحله جنینی آغاز می‌شود و این مرحله دورانِ تکوین توانایی‌های فرد است که بخش عمده آن را از برقراری ارتباط با مادر فرا می‌گیرد.

چرخه تعلیم و تعلم خواسته یا ناخواسته بعد از تولد نیز ادامه پیدا می‌کند از این رو دین مبین اسلام به عنوان کامل‌ترین دین الهی دستورالعمل‌هایی را در این رابطه ارائه کرده است؛ در واقع والدین بایستی تا قبل از ورود کودک به اجتماعی خارج از خانه با تمسک به روش‌های برگرفته از توصیه‌های کتاب آسمانی و بزرگان دین، کودک را برای پذیرش مسئولیت‌ها و نقش‌های جدید آماده کنند و بُن مایه تربیتی او را چنان تقویت کنند که قرارگرفتن در معرض ناهنجاری‌های احتمالی شخصیت کودک را دچار آسیب نکند و در ورود به مدرسه دچار چندگانگی‌ها نشود.

معلم محور توسعه در انسان‌سازی

کودکان در ایران حدوداً از هفت سالگی وارد یک اجتماع بزرگتر از خانواده به نام مدرسه می‌شوند؛ ۷ سالگی برای کودکان طبق روایات اسلامی آغاز دوره اطاعت پذیری است چرا که این کودک تا پیش از ۷ سالگی در دوران سیادت و آقایی بوده و با کمترین اشاره همه چیز برای او مهیا می‌شده؛ اما اکنون که به مدرسه ورود پیدا کرده است با نوع جدیدی از روابط آشنا می‌شود که چنانچه یاد نگیرد بین آن‌ها تفکیک قائل شود ممکن است او را با مشکلاتی روبرو کند.

شاید یکی از اولین و مهم‌ترین وظایف معلم در قبال کودک تازه وارد به مدرسه؛ آموزش اطاعت‌پذیری است؛ آموزشی که برای نسل‌های پیشین بیشتر با اتکا به قوه قهریه و تنبیه و تهدید انجام می‌شد اما امروزه با توجه به توسعه‌ای که در علوم ارتباطات به ویژه ارتباط با کودکان اتفاق افتاده است روش‌های نرم جای روش‌های سخت را گرفته است.

روش‌های نرم در برخورد با کودکان به معلمان کمک می‌کند تا بیش از پیش در بین دانش‌آموزان جا باز کنند و از این طریق محوریت خود را در انسان‌سازی به فعلیت برسانند.

انسان برای اعتلا نیاز به آموزش در حوزه‌های مختلف دارد از این رو بخش عمده‌ای از نیازهای آموزشی و تربیتی دانش‌آموزان در دوران مدرسه گنجانده شده است و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آن‌ها در ۶ ساحت دسته‌بندی کرده است که عبارتند از:

۱- تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، ۲- تعلیم و تربیت زیبایی شناسی هنری ۳- تعلیم و تربیت زیستی بدنی ۴- تعلیم و تربیت علمی فناورانه ۵- تعلیم و تربیت اجتماعی سیاسی۶ - تعلیم و تربیت اقتصادی حرفه‌ای!

یعنی خروجی یک کودک ۷ ساله که وارد نظام تعلیم و تربیت شده است بعد از پایان مقاطع تحصیلی باید انسانی معتقد و اخلاق‌مدار، با سواد، دارای بینش سیاسی و اجتماعی باشد و این تربیت متعالی تنها در سایه توجهات معلم و معلمان اتفاق خواهد بنابراین نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران برای تحقق ساحات ۶ گانه سند تحول بنیادین باید سرمایه‌گذاری عظیمی بر روی فرد به فرد معلمان انجام دهد و سطح آن‌ها در تمام ساحت‌ها به صورت ویژه ارتقا دهد.

اهمیت تربیت دینی در کودکان

همانطور که در ساحت‌های شش‌گانه ذکر شده است تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی نخستین وظیفه نظام تعلیم و تربیت ایران اسلامی است؛ چرا که دقیقاً دعوای ما با نظام سلطه و استکبار جهانی دقیقاً روی همین نقطه است و تا به این جایِ حرکت در تشکیل تمدن نوین اسلامی نیز حاصل رویش‌های انقلاب در ساحت اعتقادی و اخلاقی بوده است.

ویژگیِ انسان‌های معتقد و متخلق این است که قابلیت تکثیر دارند یعنی اگر شما یک انسان وارسته و در تراز آموزه‌ها و ارزش‌های دینی را تربیت کنید و در معرض اجتماع قرار دهید همان یک نفر هم می‌تواند به اندازه‌ی حلقه ارتباطاتش بر روی دیگران و سایر افراد جامعه تاثیر مثبت و سازنده داشته باشد.

تربیت دینی به ویژه برای کودکان یعنی قرار دادن آن‌ها در مسیری هموار؛ حتماً نیاز نیست که ما همه راه و رسم زندگی را با آزمون و خطا و شکست و پیروزی فرا بگیریم؛ دین آمده است که جلوی شکست‌ها و زمین خوردن‌های ما را بگیرد؛ بخش عمده‌ای از قرآن کریم سرگذشت پیشینیان است تا ما عبرت بگیریم و نخواهیم راه آن‌ها را امتحان کنیم؛ بنابراین وقتی کودک را از همان بدو ورود به جامعه با تعالیم دینی و قصص قرآنی و مشی ائمه هدی علیهم السلام آشنا می‌کنیم یعنی خطرات طی طریق به سوی مقصد را برای آن‌ها به حداقل می‌رسانیم چرا که صرفِ یادگرفتن یا دانستن منجر به عمل‌کردن نمی‌شود و اینجاست که باز هم نقش معلم برجسته می‌شود.

معلمی می‌تواند بیشترین تاثیرگذاری را روی دانش‌آموزانش داشته باشد که خود نیز عامل به احکام الهی و مدافع اعتقادات حقه باشد و دانش‌آموزانش در تعامل با او شیرینی رعایت اخلاق دینی را بچشند.

معلمان خط مقدم تحول در آموزش و پرورش هستند

محمد قویدل مدیرکل آموزش و پرورش استان هرمزگان در گفت‌وگو با خبرنگار مهر ضمن تبریک روز معلم، اظهارداشت: به مناسبت گرامیداشت هفته معلم برنامه‌های متنوعی در این هفته برای معلمین در نظر گرفته شده است که یکی از برجسته‌ترینِ آن‌ها اعزام جمعی از معلمین استان به اردویی ملی در تهران است تا معلمان هرمزگانی نیز بتوانند از سطح بالای برنامه‌ها بهره‌مند شوند.

وی با اشاره به نواخته شدن زنگ سپاس معلم در سراسر مدارس استان هرمزگان، افزود: معلمان نقش بسیار مهمی در اجرای سند تحول بنیادین در مدارس دارند و خط مقدم تحول در آموزش به شمار می‌آیند.

این مقام مسئول عنوان‌کرد: یکی از ساحت‌های مهم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش توجه به تربیت دینی دانش آموزان است از این رو در سطح استان تلاش‌های خوبی انجام شده و ما سال گذشته موفق شدیم کانون فرهنگی تربیتی غدیر بندرعباس را بازسازی دوباره به چرخه فعالیت‌های پرورشی باز گردانیم.

قویدل ادامه داد: اجرای برنامه‌های مرتبط با حوزه فرهنگ دینی یکی از اولویت‌های آموزش و پرورش در استان هرمزگان است و از این بابت در سطوح مختلف مسابقات قرآن، عترت و نماز را با حضور جمع کثیری از دانش‌آموزان برگزار کردیم.

وی افزود: طبق همکاری تنگاتنگی که بین اداره کل آموزش و پرورش استان و مرکز مدیریت حوزه علمیه استان برقرار شده است در اکثر مدارس استان با استفاده از ظرفیت مبلغین و روحانیون نماز جماعت برگزار می‌شود و دانش‌آموزان از آثار و برکات نماز اول وقت برخوردار می‌شوند.

قویدل همچنین ترغیب دانش‌آموزان به شرکت در نماز جمعه و برگزاری جشن تکلیف دانش آموزانی که به سن تکلیف رسیدند را جز اهم برنامه‌های آموزش و پرورش در راستای تربیت دینی دانست.

مدیرکل آموزش و پرورش استان هرمزگان خاطرنشان‌کرد: امسال با توجه به اخذ سهمیه جذب مربی پرورشی ویژه استان هرمزگان که موفق به گرفتن آن شدیم می‌توانیم برای سال آینده در حوزه تامین نیروی انسانی مورد نیاز در حوزه پرورشی اتفاقات بهتری را رقم بزنیم.

مهم‌ترین میراث پیامبران تعلیم و تربیت است

حجت‌الاسلام محسن سالاری استاد حوزه و دانشگاه و امام جمعه شهرستان سیریک نیز در گفت و گو با خبرنگار مهر اظهارداشت: جامعه فرهنگی و معلمین گرانقدر از این افتخار برخوردارند که روزی که در تقویم به نامشان درج شده است با شخصیت وارسته و برجسته‌ای چون استاد شهید مطهری عجین شده است؛ شخصیتی که به تنهایی یک نهضت متعالی بود و جریانی که او راه اندازی کرد همچنان نیز جاری و ساری است.

وی افزود: ما روزی چندین بار در نمازهای یومیه از خداوند متعال طلب هدایت به راه مستقیم داریم و اینکه خداوند در نمازها ما را مامور کرده است که این درخواست را داشته باشیم نشان می‌دهد که این طلب بسیار حائز اهمیت است و وقتی به نقش معلم و استاد راهنما توجه کنیم می‌بینیم جنس کارشان از اجابت همان درخواست روزانه ما در مقابل خداوند است از این رو معلمان باید بدانند که خداوند چه جایگاهی را به آن‌ها عرضه کرده است.

امام جمعه شهرستان سیریک اذعان کرد: منبعی که پیامبران الهی به وسیله آن مردم را هدایت می کردند علوم به ودیعه گذاشته شده در کتب آسمانی و وحی است؛ پیامبران الهی از خود درهم و دیناری به ارث نگذاشته‌اند بلکه مهم ترین ارث بر جای مانده از سوی آن‌ها تعلیم و تربیت است چرا که اوج تعلیم و تعلم را در وجود انبیا می‌توان دید که برای هدایتگری مردم حتی از بذل جان خود نیز ابایی نداشتند.

وی ادامه داد: وجه شباهت عالمان دینی و معلمان به پیامبران در هدایت انسان ها است وقتی می‌گوییم معلم فقط منظور معلمان استخدامی آموزش و پرورش نیست گاهی اوقات یک مادر خانه دار نیز با هدایت فرزندش به سوی نیکی ها نقش هدایت گری دارد و در مقام معلم نیز ستوده می‌شود.

حجت الاسلام محسن سالاری با اشاره به نقش سازنده شهید مطهری در جامعه اسلامی و جهت دهی به تفکرات انقلابیون اضافه کرد: جامعه ما در نظام تعلیم و تربیت باید به سمتی حرکت کند که نمونه‌هایی چون شهید مطهری دوباره تربیت شوند و راه این نوع از تربیت انسان در گام دوم انقلاب عملیاتی کردن گفتمان شهید مطهری است چرا که شهید مطهری‌ها اهل رشد دادت به بقیه هستند و این شهید والامقام نمونه بارز معلمی است که در تربیت دینی شاگردان خویش هیچ گاه کوتاهی نمی کند.

وی در پایان با اشاره به اهمیت تلاش برای تحقق برنامه‌های سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، خاطرنشان‌کرد: سند تحول می‌تواند آموزش و پرورش را به یکی از بزرگترین مکاتب انسان‌سازی تبدیل کند از این رو همه تلاش مسئولین باید برای تحقق این مهم باشد.

کد خبر 6093658

دیگر خبرها

  • آیت‌الله مصباح نقش مهمی در تحول علوم انسانی داشتند
  • سیر تحول شهید آوینی آموزنده و تحسین برانگیز است
  • حرکت‌های جهادی کارخانه انسان‌سازی است
  • عملکرد مطلوب و رو به رشد محاکم عمومی و انقلاب کرمانشاه
  • قالیباف: آموزش و پرورش پرچمدار تحول در کشور است
  • امروز پرچمدار و جلودار تحول در کشور، آموزش و پرورش است
  • امروز پرچمدار و جلودار تحول در کشور، آموزش و پرورش است/ شهید مطهری معلم تراز انقلاب بود
  • آموزش و پرورش پرچمدار تحول در کشور است
  • انتصاب اعضای شورای علمی دوازدهمین دوره مسابقات ملی مناظره دانشجویان ایران
  • معلم خط اول تحول در تعلیم و تربیت و میراث‌دار انبیا در انسان‌سازی